لا تاخذه سنه و لا نوم
یکشنبه
24 آذر 1398
دیشب بعد از برگشتن از دانشگاه آنقدر خسته بودم که تا رسیدم خانه شام را خوردم و جلوی تلویزیون خوابم برد این که میگویم میشود ساعت 7
ساعت 12:30 بود که از خواب بیدار شدم و حسابی بی خوابی زد به سرم و هر کار کردم خوابم نمیبرد حوصله هیچ کاری رو هم نداشتم.آخر سر تصمیم گرفتم کمی کتاب بخوانم که این کمی 2 ساعتی طول کشید بعد دوباره خوابیدم تا نماز صبح و بعد دوباره خوابیدم تا 8 صبح که برم دانشگاه.
تو دانشگاه همون اول صبحی اصلا روزمون رو خراب کردن. دانشگاه اومده بود گیر داده بود که چرا پری کلینیک کثیفه و سر همین قضیه همه با هم دعواشون شد دانشجو ها کارمند ها ریاست و . البته آخر سر از همه بچه ها 5 نمره اندو کم کردن ، بعد از ظهر ها پری کلینیک کنسل شد و برای کارمندی که مسئول اونجا بود هم توبیخی رد کردن و اینها همه برای این بود که پری کلینیک کثیف بود اینجاست که میگن "اینجا ایرانه".
دیگه اینکه تونستم کار های اطفالم رو آماده کنم.
ساعت 3 کارگاه بازتاب ثبت نام کرده بودم که موضوعشم "تکامل عاطفی" بود و با داوود با هم رفتیم و از بیانات ارزشمند دکتر مکری حسابی استفاده کردیم. خواهرم چون دیرتر ثبت نام کرده بود بلیط طبقه پایین گیرش نیومد و مجبور شد طبقه بالا تنهایی بشینه.
امروز از همون اول صبحی سر درد عجیبی داشتم که نمیدونم برای زیاد خوابیدن بود، بخاطر دعوای اول صبح و اعصاب خردیهاش بود یا بخاطر "آلودگی" هوا راستش اصلا فکرم هم سمت آلودگی هوا نرفته بود و بیشتر فکر میکردم سردردم به خاطر خستگی یا مریضی باشه تا اینکه داوود گفت منم اونم سرش درد میکنه و بخاطر آلودگی هواست
دو شنبه ها روز بخش ارتو-پریو منه برا همین هماهنگ کرده بودم بیمارم بیاد ولی بعد از همایش که برگشتیم خونه با خبر تعطیلی دانشگاه ها برای سه شنبه حسابی سورپرایز شدیم. اینم از هنرمندی های شهرداری لیست تدبیر و امید که برای اولین بار در تاریخ تهران دانشگاه ها هم به خاطر آلودگی تعطیل شد و به قول خبرگذاری فارس "تدبیر نکردند، تعطیل کردند".
منم که خبر رو شنیدم در وهله اول به خاطر بیمار ارتو ام ناراح شدم چون مجبور شدم وقتشو کنسل کنم ولی از یک طرفم یک خوشحالی بزرگ بود چون امتحان اطفال داشتیم و نخونده بودم و این تعطیلی فرصتی برای مطالعه شد.
ماجرا کم کن و باز آ کهمرا مردم چشم
خرقه از سر به در آورد و به شکرانه بسوخت
والسلام علی من اتبع الهدی
درباره این سایت